خواستـم فاطمه نـویسم که / واژه هــایــم به دست و پــا افتــاد
تــا نوشتــم بـه صفحــه یا زهـــرا / قلـمــم در بــرابــرم جــان داد
***
هــــر کجـــا شانه ی دیــوار بـه در نزدیک است
هـــر کسی پشت در افتد به خطر نزدیک است
گــاه یــک میــخ چــنــان تکـیـــه بــه پهلــو دارد
آنـچـنــان که سر یــک نیزه به سر نزدیک است
کـــوچه هــر قدر که باریـک شــود دستی هـم
بـــــر ســـر و صورت یـک راهگــذر نـزدیک است
مـــن از ایــن وا ابـــتـا گــفـــتــن او فهــمیـــدم
کــه همیـن فاطمه خیلی به پدر نــزدیک است
گــریه های تــو در ایــن شهـر به سر می آیــد
از در سوختــه پــیـداست ، سفر نـزدیک است
بـیــش از یــک نفـر این ظلم به بـار آورده است
صــحنــه ی جرم ولـی به دو نفـر نـزدیک است
نــوبتــی بـاشد اگــر نـــوبت فــردا شدن است
بگذر ای شب،شب تیره،که سحر نزدیک است
عــاقـــبــت منـتـقــم خـــون شــمـــا مـی آیــد
مــادرم ، وعـــده ی دیـــدار پســر نزدیک است
خطبه آن حضرت بعد از غصب فدك
روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس به تن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حاليكه چادرش به زمين كشيده مىشد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود، بر ابوبكر كه در ميان عدهاى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد، در اين هنگام بين او و ديگران پردهاى آويختند، آنگاه نالهاى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد.
سپس لحظهاى سكوت كرد تا همهمه مردم خاموش و گريه آنان ساكت شد و جوش و خروش ايشان آرام يافت، آنگاه كلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اينجا دوباره صداى گريه مردم برخاست، وقتى سكوت برقرار شد، كلام خويش را دنبال كرد و فرمود:
حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شكر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شكر بر او بر آنچه پيش فرستاد، از نعمتهاى فراوانى كه خلق فرمود و عطاياى گستردهاى كه اعطا كرد، و منّتهاى بىشمارى كه ارزانى داشت، كه شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهايت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراك دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شكرگذارى آنها نعمتها را زياده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به اين نعمتها آنها را دو چندان كرد.
در"ادامه مطلب"متن کامل را مشاهده کنید
قال مولاتنا فاطمة الزهرا (علیها السلام) فی قسم من خطبة الفدکیة: "فجعل الله الایمان تطهیراً لکم من الشرک، و الصلوه تنزیها لکم عن الکبر، و الزکاه تزکیه للنفس و نماًء فی الرزق، و الصیام تثبیتاً للإ خلاص، و الحج تشییداً للدین، و العدل تنسیقاً للقلوب، و طاعتنا نظاماً للملة، و اما متنا اماناً من الفرقه، و الجهاد عزا للإسلام، و الصبر معونة علی استیجاب الأجر، و الأمر بالمعروف مصلحة للعامه، و بر الوالدین وقایه من السخط، وصلة الأرحام منماة للعدد، و القصاص حصناً للدماء، و الوفاء بالندر تعریضاً للمغفره، و توفیة المکائیل و الموازین تغییراً للبخس، و النهی عن شرب الخمر تنزیهاً عن الرجس، و اجتناب القذف حجاباً عن اللعنة، و ترک السرقة ایجاباً للعفة، و حرم الله الشرک اخلاصاً له بالربوبیه، فاتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون و اطیعو الله فیما امرکم به و نهاکم عنه فانه" انما یخشی الله من عباده العلماء."
فاطمه زهرا (علیها السلام) در قسمتی از خطبه فدکیه میفرمایند: "پس خداوند ایمان را موجب پاکی شما از شرک، نماز را موجب تنزیه و پاکی شما از (آلودگی) تکبر، زکات را باعث تزکیه و طهارت روح و روان و رشد و فزونی در روزی، روزه را موجب پایداری اخلاص، حج را باعث استواری دین، دادگری و عدل را موجب انسجام و تقویت دلها، اطاعت و پیروی از ما را باعث نظم و آسایش ملت، رهبری و پیشوایی ما را موجب امان از جدایی و تفرقه، جهاد را موجب عزت و شکوه اسلام، صبر و پایداری را کمکی بر استحقاق و شایستگی پاداش، امر به معروف را به مصلحت عامه مردم، نیکی به پدر و مادر را سپری از خشم پروردگار، پیوند و پیوستگی با ارحام و خویشاوندان را موجب کثرت جمعیت، قصاص را موجب جلوگیری از خونریزیها، وفا به نذر را موجب قرار گرفتن در معرض آمرزش، پرهیز از کم فروشی را موجب عدم زیان و ورشکستگی، نهی از آشامیدن شراب را به خاطر پاک بودن از پلیدی، دوری جستن از قذف (تهمت ناروای جنسی) را انگیزهای برای جلوگیری از لعن و نفرین، پرهیز از دزدی را موجب حفظ عفت و پاکدامنی قرار داد و خداوند شرک ورزیدن نسبت به خود را از آن جهت حرام فرمود که بندگان در بندگی خود نسبت به ربوبیت او اخلاص پیشه کنند، پس "از خداوند بدان گونه که شایسته است پرهیز داشته باشید و تقوا پیشه کنید و جز درحال مسلمانی از دنیا نروید." و خدا را در آنچه که شما را بدان امر میکند و آنچه که نهی میکند فرمان برداری کنید. زیرا "تنها بندگان دانا از خداوند خوف و ترس دارند."
برچسب ها : "خطبه فدکیه",
همه جنگ هاداخل جبهه هانیست
بسیاری ازمسائل جنگ داخل "خانه هاست"
درراه هاست
داخل "دل هاست"
درمجموعه تصمیم گیری است
درمجامع بین المللی است.
شادی روح شهداوامام شهدا "صلوات "
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)
نه سردار! روي قبرهايشان مي نويسيم به درك واصل شده
توسط موشكهايي كه توسط " شهيدي " ساخته شده بود كه مي خواست " اسرائيل را نابود كند ".
شادی روح شهید تهرانی مقدم "صلوات"
شهید آوینی:
"کربلا " به رفتن نیست
به شدن است !
اگربه رفتن بود
شمرهم " کربلایی " است .
شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا " صلوات "
" اثرات ماهواره بر جامعه ما "
عادی نمودن رابطه دختر و پسر
دختر و پسری که با هم دوست هستند و بی هیچ مشکلی با هم در ارتباط اند بعد هم ازدواجی سر بگیرد یا نه و این یعنی عادی سازی؛ یعنی القاء صحیح بودن این گونه روابط بین جوانان. گویا آنچه حرام است و بد، فقط موردی است که پسر عاشق باشد و دختر متنفر؛ اما اگر هر دو به این رابطه راضی باشند به ویژه از طرف دختر، همین علاقه و رضایت طرفینی، مجوزی خواهد بود برای با هم بودن. نارضایتی والدین هم مهم نیست؛ اصلا کسی نباید اعلام نارضایتی کند؛ زیرا میدان داری عنصری به نام احساسِ ترحم در این داستان ها سبب می شود هر کس با این ارتباط مخالفت کند در نظر بیننده محکوم شود.
بدیهی است که در اسلام، ارتباط بین دو نامحرم آن هم در سن جوانی با چاشنی تند عشق و محبتِ پیدا و کشش جنسیِ پنهان، بسیار سخت و محدود تعریف شده است.
این دو اگر خواسته باشند نسبت به هم عشق ورزی کنند باید پیش از هر ارتباطی، با یکدیگر محرم شده باشند(با عقد موقت یا عقد دائم) نه بعد از آن. عقد یک ماه دیگر به هیچ وجه مجوز ارتباط یک ماه قبلش نمی شود. هیچ کدام از فقهای عظام نیز فتوا به محرمیت بین دو نامزد یا دو عاشق دلباخته را نیز صادر نکرده اند تا با آن بتوان این روابط را توجیه کرد و مقبول دانست.
بدیهی است که تلویزیون جمهوری اسلامی هم باید به جای ارائه تصویر خوب و یا حداقل عادی از این روابط، تلاش کند تا با عنایت به آموزه های دینی این روابط را به گونه ای نشان دهد که بدی و حرمت آن را مخاطب با جان و دل درک کند همان گونه که می بیند و می پذیرد که دروغ و خیانت بد است.
آرایش های تند و شهوانی
در برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، آرایش های تند و پوشش نامناسب به عنوان یک عادت و عرف مطرح می شود تا جایی که عملاً این گزاره جا بیفتد که چهره ی بدون آرایش اساساً توهین به مخاطبان و کسانی است که با انسان در تعامل اجتماعیاند؛ این در حالی است که در احکام اسلامی گرچه پوشاندن قرص صورت و دست ها تا مچ واجب نیست؛ اما این به معنای آزادی مطلق در نمایش چهره و صورت نیست.
فاصله گرفتن از چهره پردازی های تند، نه ضربه ای به ظاهر برنامه می زند و نه ضعفی را در محتوا ایجاد می کند. مدیران و تصمیم گیران تلویزیون حقیقتاً باید این حکم شرعی را به عنوان یک اصل فقهی مورد توجه قراردهند و با نگاهی فعالانه و نه منفعلانه سعی کنند تا بر فرهنگ پوشش و آرایش کشور اسلامی اثر بگذارند نه آن که خود به بهانه ی بازتاب واقعیت های جامعه تصویرسازیهایی داشته باشند که با روح دین و روال کار متدینین در تضاد است.
برچسب ها : "ماهواره, بدحجابی, روابط دختروپسر",
برخی ازدواج را آغاز زندگی مشترک، شروع دورهی از «من» گذشتن و به «ما» رسیدن و گام نخست در تشکیل اولین کانون اجتماعی (خانواده) تعبیر میکنند که البته همه درست است و شاید اگر بخواهیم به این مقوله ریشهایتر نگاه کنیم، ازدواج آغاز زندگی است و نه تولد. چرا که تا زوجی نباشد، تولدی نیز نخواهد بود.
محبوبیّت و مقبولیت ازدواج بین همه مردم جهان در ادیان، فرهنگها و ملیّتهای متفاوت، حاکی از جایگاه عقلی و فطری این مرحلهی مهم از زندگی میباشد و به همین دلیل در اسلام همه مراتب آن، از انتخاب گرفته، تا ازدواج و تداوم زندگی مشترک – از نیاز عاطفی و روانی پسر و دختر گرفته تا نیاز جنسی و ...، همه مورد توجه ویژه و بالتبع دستورات و رهنمودهای خاص قرار گرفته است. لذا بحث در این خصوص مفصل است و نمیشود کلّیگویی نمود و یا فقط به جنبهی از آن توجه داشت. اما [به ویژه با توجه به شرایط امروز] از کاربران جوان و محترم تقاضا میشود به چند محور ذیل توجه بیشتری داشته باشند:
*- همه کارهای یک مؤمن باید برای خدا و بالتبع مطابق امر و نهی خدا انجام پذیرد. ازدواج نیز از مهمترین امور و مراحل زندگی انسان است که نقش مستقیمی در ساختار زندگی دنیوی و نتیجهی اُخروی آن دارد، لذا باید سعی شود برای خدا، یعنی «هدف گرفتن تقرب به خدا» ازدواج صورت پذیرد. هدف همیشه راه و چه باید کردها و چه نباید کردها را خودش تبیین و مشخص میکند. مثلاً در موضوع انتخاب، بدیهی است که کسی برای رسیدن به این هدف والا، در پارتی، کافیشاپ، میهمانی، پارک و چت همسر انتخاب نمینماید.
*- قبل از به اصطلاح عاشق شدن، با عقل، فکر، درایت، همّت و برنامه به دنبال یافتن همسر مناسب باشید. این عشقها اولاً عشق نیست، ثانیاً حتماً (غالباً) مقدمه نادرستی دارد، ثالثاً عشق کور میکند و رابعاً چه بسا عاشق شوید و نتوانید با او ازدواج کنید. لذا عمر و فرصتهایتان را به هدر داده و اعصاب و روانتان نیز به هم میریزد و البته به خود و او نیز ظلم میکنید.
*- سعی کنید در هر سطحی هستید، «کُفو»، یعنی همتای خود را بیابید. همتا فقط این نیست که اگر شما مسلمان، ولایی و انقلابی هستید، او هم باشد [هر چند که این اصل اول است]، بلکه گاه حتی همشهری بودن نیز مهمّ است (البته نه همیشه و برای همه).
به عنوان مثال کفویّت در تحصیل: دختران ابتدا در سالهای مناسب جوانیی ازدواج نمیکنند تا به دانشگاه بروند، بعد هم ازدواج نمیکنند تا فارغ التحصیل شوند، بعد که دیگر شرایط جوانی و سنّ را از دست میدهند، حتی حاضر میشوند با یک زیر دیپلم نیز ازدواج کنند! به ندرت ازدواج موفقی میشود و اغلب به اختلاف میانجامد. پس انتخاب همتا، به لحاظ دینی، فرهنگی، اقتصادی و... یک اصل است.
*- مانند دخترانی که خواهان یک پسر ثروتمند هستند، به ثروت دختر و پدرش چشم ندوزید. اصرار نداشته باشید که حتماً همسر شما شاغل شود و شما را در هزینههای زندگی یاری نماید. خانهداری (همسر و فرزند داری) خودش مقدسترین، شریفترین و سختترین شغل است، اما اگر احیاناً شاغل بود، شما حق ندارید که روی درآمد او حساب کنید. این نگاه و محاسبه خودتان را خوار میکند. اگر همسر (زن) شاغل بود و ماهانه میلیونها تومان درآمد نیز داشت، تأمین و هزینههای زندگی (همسر و فرزندان) بر عهدهی مرد است. نفقه بر مرد واجب است.
از ظریفی پرسیدند: سنّ و سالت بالا میرود، چرا ازدواج نمیکنی؟ گفت: دنبال یک دختر خانهدار میگردم و هنوز گیر نیاوردم. و فوری افزود: منظورم از خانهدار این است که حتماً خانه داشته باشد.
*- با قاطعیت تمام مهریه بالا را نپذیرید. پذیرفتن مهریهی بیش از توان، نه تنها امتیازی نیست، بلکه نشان از سطحینگری، بیفکری و گاه بیشخصیتی دارد. چرا که کار غیر معقولی است و البته مشکلات فراوانی نیز به وجود میآورد، چرا که بعد از پذیرش، دیگر حق او طلب اوست که هر گاه بخواهد حق دارد مطالبه نماید و به محض مطالبه نیز اختلافات و مشکلات شروع میشود، گویی که مهریه فقط برای روی کاغذ بوده است.
*- متقابلاً درخواست و تقاضای جهیزیه بالا نداشته باشید. دختر و خانوادهاش وظیفهای ندارند که آخرین مُدل و جدیدترین سیستمهای وسایل خانگی را برای شما تهیه کنند. اگر در شهرستانی زندگی میکنید که جهیزیه را داماد تأمین میکند، به هیچ وجه زیر بار فهرست دستوری نروید. هم چنین است اجبار به تهیهی سرویس گرانقیمت یا برگزاری مراسم پر هزینه.
جوانان باید این سنّتهای غلط را خودشان بشکنند تا ازدواج راحتتر و سالمتر صورت پذیرد و ماندنیتر گردد.
*- در مجموع عاقلانه، متین، فکر شده و با برنامهریزی عمل کنید و به نظر بزرگترها و به ویژه پدر و مادر که حتماً خیر شما را میخواهند و حتی اگر عوام باشند، باز تجربهی آنها بیشتر از شماست، توجه ویژه داشته باشید. و در نهایت آن که سخت نگیرید. دنبال یک مَلَکه نباشید، چون شما مَلَک نیستید، دنبال پری دریایی نباشید، چون اصلاً وجود خارجی ندارد، دنبال ملکهی زیبایی نباشید، چون اولاً خودتان حضرت یوسف (ع) نیستید و ثانیاً جوانی و زیبایی به حد زندگی پایدار نیست.
البته چنان چه ابتدا بیان شد، نکات بسیار است که در این فرصت مختصر مجال ذکر آنها نمیباشد.
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد